روشنی جان ما رونق بستان رسید

روشنی جان ما رونق بستان رسید
لطف خداوند جان حضرت رحمان رسید
مژده دهید باغبان، ختم رسولان عشق
نوگلی از باغ عشق، حُسن شبستان رسید
یوسف مصرش اگر روی نکو داده است
مولد باغ نبی، حسن فراوان رسید
نام حسن دارد و حسن جمالش نگر
بر همه کروبیان شاهد قرآن رسید
نور رخش ماه تاب، روشنی اش آفتاب
انجمنی را شهاب، از همه دوران رسید
از کرمش عالمی، زنده و جاوید شد
نور رخ انورش، راهبر جان رسید
جن و ملک در پی اش، نغمه سرا گشته اند
باغ نبی را نگر، گلشن دوران رسید
نور امامت نگر بر رخ نیکوی او
از  صدف خلقتش، لوءلوء و مرجان رسید
دست من و دامنش، از کرم خاندان
شاه  کریمان عشق، حضرت سبحان رسید.
۱۴۰۰.۰۲.۰۸  ۰۰:۵۰  "یسار"

آن معدن حلم مصطفی را کشتند

آن معدن حلم مصطفی را کشتند
با زهر جفا چو مجتبی را کشتند
در منزل خود به کین اهل ظلمت
فرزند غریب مرتضی را کشتند
چون نور رخش منورالافکار است
دیوان و ددان نور ولا را کشتند
در داغ غمش همه ملائک نالند
سر سلسله عرض و سما را کشتند
از بهجت روی چون ماه حسن
کوران و کران نور خدا را کشتند
ای مالک هستی و تو ای خالق نور
آن کور دلان نور ضیا را کشتند
با نور حسین جهان عصمت روشن
گر اهل ظُلَم چو مجتبی را کشتند
۱۳۹۶.۰۸.۲۶. ۱۲:۳۸. "یسار"

ای هادی امت ، ای نور سلامت

ای هادی امت ، ای نور سلامت

ای حضرت رهبر ، میلاد مبارک

ای عشق دمادم ، ای هادی عالم

ای جود و سخاوت ، میلاد مبارک

تا نور رخت شد ، در ماذنه پیدا

شد جلوه  دادار ، میلاد مبارک

چون مهدی زهرا ، دارد نشانت

ای هادی امت ، میلاد مبارک

ای بحر خطا پوش ، ای نغمه در گوش

ماییم و عطایت ، میلاد مبارک

صبر تو جمیل است ، قدر تو جلیل است

ای حضرت ایمان ، میلاد مبارک

از ثامن نوری ، داری نشانه

راضی به رضایی ، میلاد مبارک

ای جود و سخایت ، چون جود الهی

توحضرت نوری ، ای جواد ثانی

در عمق وجودم من دهم گواهی

تو حضرت عشقی ، میلاد مبارک

1396.06.15   10:42  "یسار"

با اشک و آه و حسرت ، این را که من سرودم

با اشک و آه و حسرت ، این را که من سرودم
شاید رسد به آقا ، این مویه و سرودم
گفتم که چشم و اشکم شوید گناه تن را
از این سبب به دامن من اشک غم گشودم
روزی که من بخوانم ، اذن دخول آقا
گویم تمام غمها ، با صد زبان ، درودم!
ای مهربان و زیبا، ای تو کریم و آقا
بر من تفقدی کن ، تا عقده را گشودم!
جام بلای دوری ، سر می کشم چو هر روز
روزی روم به درگه ، آیا شود فرودم؟
صحن و سرایت ای جان ، باشد مرا پذیرا؟
یا درگهت بلند است ، من این چنین فرودم؟
ای شاه مشهد و طوس ، ای مهربان ، ای دوست
بنگر به حال زارم ، دلبسته تو بودم
17/05/1395 15:10

اربعین

عالم خروشید اربعینی دیگر آمد

گویا که دوران غم و ماتم سر آمد

این نکته را من گفتم اما بس عبث بود

زیرا که زینب از سفر با لشکر آمد

طی شد مگر اندوه و حزن آل طاها

گریان وسوزان سوی آن مه پیکر آمد

گفتا حسین داغ جدایی ات مرا کشت

دیگر مرا صبر غم و ماتم سر آمد

من آمدم سوی حرم از شام ویران

اما تو دانی این سفر چون بر سرآمد؟

دشمن تو را کشت و مرا آواره تر کرد

دانی چگونه داغ تو بر جگر آمد؟

منزل به منزل گفتم آن پیغام دین را

گرچه به هر یک زخم صدها خنجر آمد

طفلان تو در ماتمت گریان و نالان

بر من نگر که این مصیبت چون سر آمد؟

گردیده موهایم سپید ، قدم خمیده

از بس که این داغ گران بر پیکر آمد.

صد تازیان بر ما و بر طفلان گشودند

از ضربتی که کنج در بر مادر آمد

زخم زبانها از همه دیوان شنیدم

آندم که راس تو میان لشکر آمد

گفتا یزید دون به طعنه بر من زار

دیدی چگونه زخم کین از داور آمد؟

گفتم مگر در کشتن ما حق ندیدی؟

قربانی حق بود و بر عالم سرآمد

راس حسین من کند رسوا تو را چون

این امتحان بهر حسین از داور آمد

ما که بدیم اولاد خوب آل طاها

نام حسین من به کام کافر آمد

08/09/1394

13:45