خواب غفلت ببرد هر که ورا عاشق نیست
عشق بیدار کند شب به سحر دیده تو را
1397.03.24  14:26  "یسار"


دعای من آن است که رو سفید بشوم
و در دیار شهیدان جان شهید بشوم
دعای من آن است که روسفید بشوی
به لبت دائم امن یجیب بشوی
1397.03.24  14:55 "یسار"


دل نشکستم تو را ، تا بگدازی مرا
پای ارادت نبود ، تا که بجویم تو را
1397.03.25  11:21  "یسار"


فتح دل تو انگار ، جز با منش نباشد
گر بودیش میسر ، تنها نبودم ای یار
1397.03.25  11:23  "یسار"

تا دیدمت به منظر ، دل دادمت نگارا
افسون چشم مستت افسون نموده ما را
تا جز رخت نگارا ، هرگز رخی نبینم!
منشور چشم مستت ، تحریم کرده ما را
1397.03.25 11:25  "یسار"

از حال ساده ام پرس ، تا حال تو بپرسم
کسر من و تو انگار زین ساده تر نشاید
1397.03.25  11:38  "یسار"

من شعر سازم از تو ، تو شعر خوانی از من
در این تلاطم شهر ، سازنده تر تو یا من؟
1397.03.25  11:42  "یسار"

پریشان حالی ات را در میان دست من بگذار
ببین تنها تر از تو من در این صحرا پریشانم
1397.03.25  11:49  "یسار"


مرا خال سیاهت سوخت جانم
همه  عمری چرا  در بند آنم
نگویم تا ندانی چون بسوزم
شود جویا شوی درد نهانم؟
1397.03.25  12:04  "یسار"


من بوسه خواهم از تو ، یا قصه خوانم از تو
یک لب بدوزم از لب ، یک نوش خوارم از تو
1397.03.25  12:08  "یسار"

هر صوت آهنگین تو ، سوزد تمام هستی ام
آیا تو سازی یا که نار ، افتاده در این خرمنم؟
1397.03.25  12:09  "یسار"

گر چشم مستت آید ، در کوی وبرزن ای یار
مستی فزاید و در،  بازار آتش افتد
1397.03.25  12:12  "یسار"


ز چشمم بوسه بارد بر در و دشت
نگاهم می کند بیمار سر گشت
بپوشان چهره را بیمار گونه
وگرنه دل نماند ، دیده خون گشت
1397.03.25  12:15  "یسار"


دل که اسیر دل شود ، ناله چرا نمی کند
غمزده روی خسته را ، باز رها نمی کند
سوز دل مرا ببین ، شکسته بال و پر مرا
غصه ز دل نمی رود ، خامه به پا نمی کند
1397.03.25  12:18  "یسار"

تمام قصه ها را از تو گویم
تمام نغمه ها را بر تو خوانم
نرفتی از دل ای یار نهانی
همی دانم که اینک ناتوانم
1397.03.27  02:22 "یسار"

ویرانه ام اینجاست تو آباد منی
هر زمان یاد تو باشم بسی شاد منی
1397.03.27  02:30  "یسار"


هرگز نفروشم به جهانی نخی از خرمن مویت
زیرا که جهان من دلخسته به مویی بند است
1397.03.27  02:36  "یسار"

خریدار دل وعشقت منم من
هماره یار و غمخوارت منم من
1397.03.27  02:37   "یسار"


در کنج دلم یاد تو همواره به جوش است
ای خمّ می ناب ز جوشش دمی آسای
1397.03.28  10:07  "یسار"


صبح ،رویت میدمد هر دم سحرگاهان چو نور
هر کجا هستی دلارامم تو را صبحت بخیر
۱۳۹۷.۰۴.۰۱  ۰۸:۱۲  "یسار"

صبحت بخیر و زیبا دارد دلت تماشا
در این صبای تیر ما ، می بینمت فریبا
۱۳۹۷.۰۴.۰۲  ۰۷:۵۰  "یسار"


هر نفست بسته به جان کسی است
ای نفست گشته  دوام نفس
۱۳۹۷.۰۴.۰۲  ۰۹:۰۲  "یسار"


من بی قرار نفسم. گشته جدا هم نفسم
 کی به سر آید که شود همدم من هم نفسم
۱۳۹۷.۰۴.۰۲  ۰۹:۱۲  "یسار"


تو که از کنج دل خسته ما بی خبری
مکن اینجا گذر و  این دل ما خسته مکن
1397.04.02  12:45  "یسار"

 

====================


در منزل ما رونق اگر نیست صفا هست
وان هم به حضور گل رخسار شما هست
۱۳۹۷.۰۴.۰۲   ۱۴:۰۶  "یسار"


یکصد خصال نیکت ، بسته کمند ، دل را
از بس که خوبی و ناز ، در لا مکان نگنجی
1397.04.02  14:19  "یسار"

من با دل خود آمدم
زخم تو را مرحم زدم
زخمی شد این مرحم ولی
شد التیام آن درد خام؟
۱۳۹۷.۰۴.۰۳  ۱۱:۰۶  "یسار"

در این شبهای پر گرمای تابستان
به دلهاتان ببارد ابر زیبای محبت
چنان سر سبز باشد
که از بوی نسیم صبحگاهی
خنک تر گردد انفاس دلتان
1397.04.05 01:42  "یسار"


اسرار عشق و شب را تنها تو دانی ای عشق
کز کنج هر سحر گاه بویی زیار خیزد
1397.04.05 01:56  "یسار"


مستم کن امشب با نگاهی از سر شوق
تا دل به غیر تو در این عالم نبندم
1397.04.05  02:07  "یسار"


با چشم تو با یک نگاهت مستی آید
با یک نسیم از زلف تو مستی فزاید
1397.04.05 02:30  "یسار"


هر که دل آرام دید ، مستی ایام دید
ماه چو رخسار تو ، در همه ی جام دید
لطف نموده بسی ، بر در دل هر کسی
گر که نشست در برش مستی ایام دید
1397.04.05  02:40  "یسار"


دل از من بردی ای قربان دلبر
مرا یک دم به خود بگذار و بگذر
روم بر روضه کوی محبت
که مهرت را نشانی دارد آخر
1397.04.05  03:08  "یسار"

یا مرا دلتنگی از دل کن برون
یا بیاور مرحم درد درون
جان راحت بخش این بیچاره را
یا رها کن جان و تن آواره را
۱۳۹۷.۰۴.۰۶  ۰۱:۵۸  "یسار"


در کوچ آزادی ، در قحطی شادی
دارد نوایی خوش ، حرفهای زیادی
۱۳۹۷.۰۴.۰۶   ۲۳:۱۷  "یسار"

از غارت بیابان ، خاری به پای دارم
کز زخم بی سرانجام ، من مانده در کویرم
۱۳۹۷.۰۴.۰۷  ۰۲:۴۵  "یسار"


از غارت بیابان ، خاری به پای دارم
کز زخم بی سرانجام ، من مانده در کویرم
۱۳۹۷.۰۴.۰۷  ۰۲:۴۵  "یسار"


چگونه میتوان ازیادها رفت
چگونه ناله از فریادها رفت
سکوت هر که فریادی بلند است
چه سان آسان توان از یادها رفت؟
۱۳۹۷.۰۴.۰۷  ۱۶:۲۶  "یسار"


درد را درمان فقط آلام ماست
دردهای ما ز درمان کی جداست
1397.04.09  08:18  "یسار"


زخم را با مرحم مهر و محبت پر کنیم
تا دگر زخمی نماند بر دل هر دلبری
۱۳۹۷.۰۴.۱۰  ۱۷:۴۴  "یسار"


در دعایم گویمت صد عافیت یابی ز رب
تا نباشی در پی بیماری چشمان و تب
۱۳۹۷.۰۴.۱۰  ۱۸:۰۰  "یسار"

رهایم کن از این حرمان تنهایی و دوری
که در مانده دل من از صبوری
ز درد دوری یاران بنالم
که نا مانده دل ما را صبوری
1397.04.10  18:46  "یسار"

شب من با تو گر سحر شود
روزگارم همه به خیر شود
راستش دل من جایی هست
که به یادت شبم سحر شود
1397.04.10 09:11 "یسار"

 

==================


خبر آمد خبری دارم من
چه خبر بهتر از احوال دل غمگینم
1397.04.12  12:06  "یسار"

آتش به دل ار، ماند به چشمان اثری هست
خاکستر این دل بنگر هیچ ندارد
1397.04.12 12:06  "یسار"


تاوان عشق جز دل صد پاره پاره نیست
اخر دوباره دلم را به تو پیوند میزنم
۱۳۹۷.۰۴.۱۲  ۱۸:۵۶  "یسار"

ِّکِی بوده ام آسوده از هجران رویت
مستی نمایم با می جام صبویت
دل داده ام هرگز نه بستانم دل خویش
گر رفتن من باشد این دم آرزویت
۱۳۹۷.۰۴.۱۲  ۲۰:۲۰  "یسار"


شباویزی شبگردم در این دشت
که تنها مونسم تنهایی ات گشت
فراق روی تو  جانم چنان سوخت
"که بی جانی پی جاندار می گشت"
۱۳۹۷.۰۴.۱۲  ۲۳:۱۲  "یسار"


نگاه کن تمام هستی ام خراب می شود
همان دمی که نگاهت به غیر می افتد
1397.04.13  15:44 "یسار"


راهم گرفت و بپرسید حال را
شکر خدا به لطف غمت رو براه تر
1397.04.13  15:47  "یسار"


خسته ام اما به تو دلبسته ام
جان به جانت بسته ام ای خسته  جان
1397.04.13  15:48  "یسار"


روی به راه می شود حال دل تکیده ام
تا که سوال میکنی یک لحظه استفهام را
1397.04.13  15:51 "یسار"

ز تو بهتر در این عالم ندیدم
تو را در عالم دیگر گزیدم
مبر بر دل گمان بد که دیگر
به دو دنیا زتو بهتر ندیدم
۱۳۹۷.۰۴.۱۳  ۱۵:۵۵ "یسار"

حال من با حال تو دارد مجال بهتری
مرغ عاشق با دوبالش خوش نماید دلبری
۱۳۹۷.۰۴.۱۳  ۱۵:۵۷  "یسار"

دوستت دارم کلام دلنشینی بیش نیست
دل بباید بر نشیند بر دل آنگه به شود
۱۳۹۷.۰۴.۱۳  ۱۵:۵۹  "یسار"


تو را بیمار میخوانند ولی من
تو را عین طبیب دل بدانم
۱۳۹۷.۰۴.۱۳  ۱۶:۰۶  "یسار"

درد اگر درمان کند بفروش آنرا عیب نیست
درد اگر درمان نباشد ، ماندنش را چاره چیست؟
۱۳۹۷.۰۴.۱۳ ۱۶:۰۹  "یسار"

می طلبم درد را جان برهاند ز غم
لیک فزاید غمت درد فراق اینچنین
۱۳۹۷.۰۴.۱۳  ۱۶:۱۲  "یسار"


سوخته ام ز درد تو ، باخته ام به نرد تو
کاش مرا دمی کنی مرهم، درد خویش را
۱۳۹۷.۰۴.۱۳  ۱۶:۱۴  "یسار"


شاید اینجا به طلب آید و دستی گیرد
هر که امشب به عمل شهره بازار شود
۱۳۹۷.۰۴.۱۴  ۰۰:۱۳  "یسار"


"بریده غصه دل کندنت امان مرا"
به تیرگی بکشانده همه جهان مرا
به امید چه بمانم که وفا نبود
به نظر چیست تو را حاصل این زمانه مرا
۱۳۹۷.۰۴.۱۴  ۱۲:۴۷  "یسار"

......

افتاده در آب
برگ گلی از
باغ و چمنزار
با شوق رویش
با شوق دیدار
با التهابی از یک شکفتن
از باد و باران
در این چمنزار
۱۳۹۷.۰۴.۱۶ ۲۰:۲۴ "یسار"

بر دل سپرده ام تا یادت نهان بدارد
تا هر کسی به یغما رشک تو بر ندارد
۱۳۹۷.۰۴.۱۸ ۲۳:۵۲ "یسار"

در خیالم چشم وابرویت کشم بر برگ گل
تا نسیم صبح روشن شبنمش را بشکند
1397.04.19 13:03 "یسار"

پند است یا گلایه ، این را که می نویسی
من هم گلایه دارم از پند بی سر انجام
1397.04.19 13:10 "یسار"

جانم به جانت بسته است
از دوریت دل خسته است
ای مهر خوبان جهان
بر پیچ زلفت بسته است
۱۳۹۷.۰۴.۱۹ ۲۱:۵۸ "یسار"

دل قوی دار که یار ما خداست
کی بلای درد از درمان جداست
۱۳۹۷.۰۴.۱۹ ۲۳:۲۴ ‌"یسار"

دل قوی دار که هر چیز به پایان برسد
و بجز مهر نباشد ثمری
دل پر مهر همیشه جاریست
مهرتان پاینده
۱۳۹۷.۰۴.۱۹ ۲۳:۳۷ "یسار"

در شب منگر که تار و سرد است
خورشید دلم درون بَرد است
رویا که شنیده ای در این شهر
گویای سحر به شام درد است
۱۳۹۷.۰۴.۲۱ ۰۱:۰۴ "یسار"

نرفته ام ز کویت ، بمانده آرزویت
به کنج این قفس بین ، رها رها رها من
۱۳۹۷.۰۴.۲۱ ۰۱:۰۷ "یسار"

شب است و زار و تنها ، نشسته کنج رویا
ببین که بی رخ تو ، فنا فنا فنا من
۱۳۹۷.۰۴.۲۱ ۰۱:۱۳ "یسار"

با رفتن آفتاب دل من هم رفت
او از پی ماه و دل من از پی تو
۱۳۹۷.۰۷.۲۱ ۰۱:۱۸ "یسار"

دل اگر مخزن اسرار خدا باشد دوست
گریه هایش به جلایش بیفزاید خوش
۱۳۹۷.۰۴.۲۱ ۱۳:۲۰ "یسار"

====================
دل اگر مخزن اسرار خدا باشد وبس
می دهد گریه ی تو جاه و جلایش بیشتر
رهگذر بهار

صبحی دگر دمیده روزی ز ره رسیده
بر شام تار دیشب صبح ظفر رسیده
برهیز و همتی کن دل را به عشق بگشا
از لطف پاک یزدان روزی دگر دمیده
۱۳۹۷.۰۴.۲۳ ۰۹:۳۳ "یسار"

صبح سحرگاهان به کام جمله یاران
هر گونه هاتان باشد اینک بوسه باران
در د ل نوشتم نامتان تا زنده باشید
ای همراهان ای عاشقان چابک سواران
1397.04.24 08:21 "یسار"

تا شام قیامت به رهت باز نیشینم
تا بار دگر بار دگر از سفر آیی
۱۳۹۷.۰۴.۲۵ ۱۷:۵۲ "یسار"

پیچیده هر جا بوی وصالت
شوق فراقت ، لطف و‌کمالت
در دل نهانی ، جاوید و زیبا
در هر شب و روز مانند رویا
۱۳۹۷.۰۴.۲۵ ۱۸:۳۷ "یسار"

سلام حالمان چطور است ؟ آخر حالمان هم به هم گره خورده است. نه فقط دلمان. پس هر بار که بخواهم ، میپرسم حالمان چطور است؟
۱۳۹۷.۰۴.۲۵ ۱۸:۴۳ "یسار"

به هر امید که باشم در آرزوی تو باشم
به هر سخن که بگویم به ثنای تو گویم
۱۳۹۷.۰۴.۲۷ ۱۱:۵۶ "یسار"

کی رفته ای ز دل تا جایت شود خالی
در دامان این دشت چونان تو گل بروید؟
۱۳۹۷.۰۴.۲۷ ۱۲:۳۳ "یسار"


نرفته ای ز دیده ، به کنج دل نشستی
به آن نگاه اول ، به دیده نقش بستی
۱۳۹۷.۰۴.۲۷  ۱۷:۳۳  "یسار"

گر صمیمانه بیایی به سر لالینم
به دو عالم ندهم صحبت شیدایی دا


صبحی دگر دمیده روزی ز ره رسیده
بر شام تار دیشب  صبح ظفر رسیده
برخیز و همتی کن دل را به عشق بگشا
از لطف پاک یزدان روزی دگر دمیده
۱۳۹۷.۰۴.۲۳  ۰۹:۳۳  "یسار"


شبروان  راه را  افروختن نبود ثواب
زان سبب راهی برای رفتنش هموار نیست
۱۳۹۷.۰۴.۲۹ ۲۳:۵۸  "یسار"


زنده رود است این چشم از دوری رخسار دوست
خشکی اش را جز دیدارت میسّر کی کند
۱۳۹۷.۰۴.۲۹  ۲۳:۵۹  "یسار"


خاطرت از بس عزیز است و مداوم در دلم
جز به دیدار رخت آرام نگردد دل مرا
۱۳۹۷.۰۴.۳۰ ۰۰:۰۳  "یسار"


آتش مزن این هیمه را ، سوزان تر است احوال من
جز آب دیده در رهت آرام این آتش نبود
۱۳۹۷.۰۴.۳۰  ۰۰:۰۵  "یسار"


آمین گوی خیر مردم گر شوی
خیر بینی عالمی را سر شوی
۱۳۹۷.۰۴.۳۰  ۱۹:۳۶  "یسار"

-------------------------

غم مبارک میشود گر آن غم یاری بود
یا که یاد یار عمخوار دل افکاری بود
۱۳۹۷.۰۵.۰۱  ۱۶:۱۹  "یسار"

نرفته ای تو از دل ، نرفته ای تو از یاد
رها چو باد و باران ، به گوشه گوشه سر زن
دمی بیا به یادم ، دمی به کنج دل باش
ببین که تو ز یادم ، نمی روی دل و جان
1397.05.02  17:39  "یسار"


کمان ابروی کرده کمانم
دلم را برده چشمانت  چه دانم
۱۳۹۷.۰۵.۰۲   ۲۱:۴۵  "یسار"

ساحل و آغوش دریا هر دو آرامش دهند
همچو تو که می دهی آرامشی از دل مرا
۱۳۹۷.۰۵.۰۳  ۰۱:۵۶  "یسار"

رویا اگر خالی شود از نور چشمان تو یار
هر دم به وحشت بگذرد رویای تاریک دلم
1397.05.03  02:44  "یسار"


من از ایوب چشمانت صبوری دیدم و گشتم
اسیر برق چشمانت در این تار بیابانها
1397.05.03  02:46  "یسار"


شمع وجود ما را آتش بسوخت یکسر
جانا تفقدی کن درویش بی نوا را
۱۳۹۷.۰۵.۰۳  ۱۷:۳۹  "یسار"

حال ما بسته به حالی است که از آن
خبر یار پریچهره بیاید ز نسیم
۱۳۹۷.۰۵.۰۳  ۱۷:۴۰ "یسار"

صبوری میکنم اما من این را نیک میدانم
که  آسان حل نخواهد شد مرا این مشکل هجران
۱۳۹۷.۰۵.۰۵  ۰۱:۲۹  "یسار"


تو ای مهر سوزان ، دلم را نسوزان
تو ای مهر تابان ، به قلبم بتابان
امید وصال و شکوه رسیدن
به کوی وصالت رهی برگزیدن
۱۳۹۶.۰۵.۰۵   ۰۹:۵۵  "یسار"


مرا گر داغ دل بنشسته اینجا
ز دوری رخ زیبا نگاری است
دلم صد چاک هجر روی زیباش
چه سازم میوه هجرش خماری است
1397.05.06  13:45  "یسار"


طی میکنم جهانی ، یا راه کهکشانی
یا جان رسد به جانان ، یا بی غزل نمانی
1397.05.06  13:48  "یسار"


صبوری میکنم روزی که اینجا
از این عالم به سوی تو کشم پر
تو را گر فاصله افتد میان را
غبار غم کند چشمان من تر
1397.05.06  13:51  "یسار"

====================


از زنده دلی چون تو بر آید نگه عشق
باز آی و نگه کن دل مسکین کسی را
1397.05.07  11:59  "یسار"


ز مسکینی دل شاعر شدم من
که  درد آن دل  مسکین نگارم
1397.05.07  12:07  "یسار"

کی به مقصد می رسد ، بار امانت ، یارب؟
1397.05.07  14:31  "یسار"


سر به دار درد تنهایی نهادن عیب نیست
عیب آن است که سر ، بر سر سودای تو رفت
1397.05.08  12:41  "یسار"


و چنین است شب تار من خواب زده
که به غمگینی شبهای تو می اندیشم
1397.05.08  12:44  "یسار"


من قدم در قدم  اندر قدم آیم سویت
تو چه سان سوی من آیی که در تشویشم؟
1397.05.08  13:29  "یسار"

از او:
"کوی معشوقان نشاید پای سر
پای دل باید شتابانت کند"
پاسخ:
یک دل پر  مهر و پر لطف و کمال
باید اول تا که مهمانت کند
1397.05.08  13:58  "یسار"


به برگ گل نوشتم من
تو را من دوستت  دارم
چه خوش قلب و فریبا بود
که او گل را به زلف کودکی آویخت
تا او را بخنداند
و من از  قلب پر مهرش
چه احساس خوشی دارم
1397.05.08  14:13  "یسار"


از صبح ازل یاد تو در دل بنوشت
تا عاشق و شیدای تو باشم همه ی عمر
۱۳۹۷.۰۵.۰۹  ۰۷:۵۶  "یسار"


جانت منم ، آنت منم ، هم دین و ایمانت منم
جانم تویی ،آنم تویی هم دین و ایمانم تویی
1397.05.10  15:30  "یسار"


دعایی میکنم آمین بگویش
الهی بینم آن روی نکویش
۱۳۹۷.۰۵.۱۱  ۱۹:۵۸  "یسار"


سوز دلها خود نشان عاشقی است
من به سوز دل چه جانها داده ام
۱۳۹۷.۰۵.۱۱ ۲۰:۰۱ "یسار"


آمد آن یار ولی رخصت دیدار نداشت
شاید آنجا نظرش هیچ خریدار نداشت
۱۳۹۷.۰۵.۱۲  ۰۳:۱۰  "یسار"


در دعای سحرم در شب تاریک اکنون
هر چه نیکی است برای تو تمنا دارم
۱۳۹۷.۰۵.۱۲  ۰۳:۲۰  "یسار"


طاعت آن است که دل آزرده نباشیم ز کس
یا دل آزرده نسازیم کسی در هر کوی
۱۳۹۷.۰۵.۱۳ ۰۱:۱۹  "یسار"

سلام ای مهربان من
دعایی کن به حال من
که من هر روز و هر هفته
به دنبال تو میگردم
که شاید لحظه ای لختی
هم آغوش دلت گردم
۱۳۹۷.۰۵.۱۳ ۰۹:۲۳  "یسار"


در خیابان بهشت
که گل و بوته نهشت
دست گل کار زمان
بر دل  و جان بنوشت
دوستش داریم ما
هر که این نامه نوشت
1397.05.13  09:38  "یسار"

راه ما باید چنین هموار گردد با غزل
ورنه در کنج دلت گنج سخن پنهان شود
۱۳۹۷.۰۵.۱۳ ۱۵:۱۲  "یسار"

=================


در صبح صادق آمد فتح سلام بر ما
ای صادقان فاتح این صبح بر شما خوش
۱۳۹۷.۰۵.۱۸  ۰۶:۰۷  "یسار"


هزار قصه شبهای فراق به سر رسید
ولی تمام نشد مرا عمر و انتظار صنم
۱۳۹۷.۰۵.۱۸   ۲۲:۵۴  "یسار"


من در اندیشه امروز تو را می بینم
و در اندیشه فردا جهانی با تو
1397.05.20  13:19  "یسار"


شمع باش و روشنی بخش دل غمناک باش
ور نه هر ظلمت نشاند بر دل غمیگن غمی
1397.05.20  13:20  "یسار"


در تمرین زندگی اگر توپی را اشتباه زدید نباید زمین را ترک کنید بلکه زدن را تکرار کنید تا روش صحیح زدن را یاد بگیرید
1397.05.22  14:05  "یسار"


مرا بس خاطر قربت بودی لیک
ندادی فرصت دیدار نزدیک
چه سازم راه ما چنین است
رفیع است و رفیع و تنگ و باریک
1397.05.22  14:15  "یسار"

بی تو اما در خیالم هم نمی گنجد غروب
با تو تا عمق قیامت پا به پایت می دوم
1397.05.22  14:28  "یسار"


در سکوت تو هزاران شعر می شاید سرود
ای که دیوان تمام عالمی شعری بخوان
1397.05.23 12:26 "یسار"

 


هر شب به یادت ماه را می بینم اینجا
زیرا که ماهی دیدنت عین ثواب است
۱۳۹۷.۰۵.۲۷  ۰۱:۱۷  "یسار"


محبوب تر از روی نگارم که ندارم
جان بخشم و رویش نظری بینم و میرم
1397.05.28  15:14  "یسار"

من اگر فکرت نباشم که عزیز می  میرم
بی تو حتی لحظه ای  باشم گلم دلگیرم
لحظه لحظه یاد تو بر من جانی می دهد
با تو بودن جان من ، امن و امانی می دهد
1397.05.28   12:25   "یسار"


در دلم باشی و هر بار بگویم دوری
تو که نزدیکی و دوری تو ام سنگین است
۱۳۹۷.۹۵.۲۸  ۲۰:۳۵  "یسار"


بر در میکده عشق نوشتم نامت
تا به هر جرعه به نامت کنم آغاز سخن
1397.05.29  14:05 "یسار"


تو چه دانی جان فراق یار چیست
راز پنهانی میان این دل است
۱۳۹۷.۰۵.۳۰  ۲۲:۱۴  "یسار"

چشمان تو چو خورشید و زمینم
از روشنی چشم‌تو روشن همه دینم
۱۳۹۷.۰۵.۳۱  ۰۱:۱۱  "یسار"

در خزان عاشقی ، گرچه رسیده عمر ما
بر سر عشق تو و زلفت گرقتارم هنوز
۱۳۹۷.۰۶.۰۲  ۰۸:۵۰  "یسار"


جمعه یعنی غزلی تازه نگارم از تو
بنگارم ورقی  باد سپارم از تو
ماه رخسار تو را نقش زنم بر دفتر
شاهکاری ز غزل باز نگارم از تو
۱۳۹۷.۰۶.۰۲  ۱۹:۳۹  "یسار"

 

سلام ای صبح زیبای بهاری
که در جان و جهانم گشته جاری
بود روی تو خورشید جهانی
که می بخشد به جانم زندگانی
1397.06.06  09:43  "یسار"


در اوج زندگانی ، گر عاشقی جوانی
پیرم اگر خموشم ، با تو شباب خوشتر
1397.06.06  13:23  "یسار"


از شوق پروازت مرا ، اینگونه مدهوشم مکن
من شمع جمع محفلم اینگونه خاموشم مکن
از جور باد ار بگسلد ، این شعله کوته مرا
ظلمت شود عالم تمام ، هرگز فراموشم کن
1397.06.06  14:27  "یسار"


به لبخند و نگاهی تو ، ربودی دل ز دستانم
خدایا داد از این سودا ، که داد از او چو بستانم؟
رها کرده چو کیسویش ، به روی دست و بازویش
دلم گشته ترازویش ، چه سان اینجا بچرخانم؟
1397.06.06  14:30  "یسار"

هر که اسطرلاب عشق آمد به دستش خیره شد
زان سبب دیگر نمی چرخاند او دستار عشق
1397.06.06  14:36  "یسار"


صبوری می کنم هر دم  ، فزون تر می شود دردم
اگر گویی همی گردم ، به دردت صبر می کردم
1397.06.06  15:39  "یسار"


به همان هنوز و حتما ، به همان صبوری جان
قسم آندم آیدم جان،  به تنم  ، که از در آیی
۱۳۹۷.۰۶.۰۶  ۱۸:۵۳  "یسار"

صبوری می کنم بر درد و درمان
که بر خوانم جدال عشق خوبان
اگر در دام هجر تو اسیرم
خدا خواهم که از هجران بمیرم
1397.06.07  14:04  "یسار"

 

 

لبخند ملیحت ببرد دل ز عدو هم
در مرگ چه دیدی که چنین خنده لبی تو
به یاد لبخند دلنشین شهید مهدی علی دوست
۱۳۹۷.۰۷.۲۶ ۰۸:۱۹  "یسار"

جرعه ای سر می کشم از جام رخسارش شبی
با خیال مستی اش من پاکبازی می کنم
۱۴۹۷.۰۷.۲۶  ۰۸:۱۴  "یسار"


از خاطره های خوش ایام که با توست
سهم من جا مانده نگاهی ز تو کافیست
1397.07.28  08:20  "یسار"


در صبح پاییزی ، از چه غم انگیزی
بگشای چشمانت ، بر صبح پاییزی
هر روز این دوران ، زیباست ای جانان
باید که قدرش را دانی و گل ریزی
1397.07.29  08:24  "یسار"